تحلیلی روانشناسانه از داستان سیاوش بر مبنای الگوی ساختار ذهن فروید

Authors

  • محمدرضا روزبه استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان
  • کیانوش دانیاری دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان
Abstract:

آرای فروید در حوزۀ روانکاوی تأثیری شگرف بر هنر و ادبیات نهاد و موجب ظهور نقد روانشناسانه شد. نظریه‌های «ناخودآگاه فردی» و «ساختار ذهن و روان انسان» از برجسته‏ترین دستاوردهای فکری این متفکر بود. بر اساس این نظریه‏ها، ساختار ذهن انسان دارای سه بخش عمده است: نهاد، من و فرامن. هرکدام از این بخش‏ها نیز مظهر بخشی از دنیای پیچیده ذهن و وجود آدمی هستند. شخصیت‏های اصلی داستان سیاوش قابلیت انطباق با این سه بخش را دارند و کنش‏های این سه می‏تواند از منظری تأویلی، معرّف کارکردهای اجزای ساختار ذهن باشد؛ سودابه مظهر نهاد، سیاوش معرّف فرامن و کاووس نمایندۀ من. از منظری دیگر می‏توان گرسیوز را معادل نهاد، سیاوش را مظهر فرامن و افراسیاب (و در بُعدی دیگر پیران) را نماینده من به شمار آورد. این پژوهش به تحلیل داستان سیاوش بر مبنای این رویکرد اختصاص دارد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

ساختار تراژیک داستان سیاوش

هدف مقالة حاضر آن است که نشان دهد « ساختاری تراژیک» در داستان سیاوش قابل ترسیم است. در این داستان، شاهد پرداخت تراژیک شخصیت ها،حوادث وصحنه ها هستیم.گاه حوادث داستان چنان در هم تنیده وگاه رابطة علی ومعلولی میان وقایع به گونه ای می شود که حذف یکی از آن ها لطمه ای بر کل عناصر وعوامل تشکیل دهندة اثر خواهد زد. بنابراین، با بررسی این عوامل، می توان داستان « سیاوش» را مورد بررسی و تحلیل تراژیک  قرار داد.

full text

ساختار تراژیک داستان سیاوش

هدف مقالة حاضر آن است که نشان دهد « ساختاری تراژیک» در داستان سیاوش قابل ترسیم است. در این داستان، شاهد پرداخت تراژیک شخصیت ها،حوادث وصحنه ها هستیم.گاه حوادث داستان چنان در هم تنیده وگاه رابطة علی ومعلولی میان وقایع به گونه ای می شود که حذف یکی از آن ها لطمه ای بر کل عناصر وعوامل تشکیل دهندة اثر خواهد زد. بنابراین، با بررسی این عوامل، می توان داستان « سیاوش» را مورد بررسی و تحلیل تراژیک  قرار داد.

full text

بازشناخت نظریة «گذار فرامن قوم ایرانی از احکام غریزه‌محور شاه» در داستان سیاوش (با تکیه بر دیدگاه ادبی‌ـ روانکاوانة فروید)

این جستار ، بر بنیاد دیدگاه‌های فروید به طرح دیدگاهی ادبی‌ـ روانکاوانه می‌پردازد؛ اساس این دیدگاه، بر یافتن پاسخِ این پرسش استوار است که آیا می‌توان به وسیله‌ی نقد روانکاوانه‌ی داستان سیاوش، پیوندی در میانه‌ی رخدادهای این داستان با تغییر احکام ‌فرامنیِ قوم ایرانی، یافت؟ با چنین رویکردی است که یک دیدگاهی نوین ادبی‌ـ‌ روان‌کاوانه، هم‌راستا با پرسش فوق مطرح می‌گردد: سیاوش، قربانی گذارِ فرامنِ قوم ایرا...

full text

ساختار داستان سیاوش

این پژوهش بر اساس نظریات ساختارگرایان حلقه ی پاریس (لوی استراوس و گرماس)، به نقد ساختار داستان سیاوش می پردازد.در این پژوهش سعی بر آن بوده که با دور بودن از کلی گویی و روش های توصیفی که شکلی سنتی در نقدهای ادبی است، با بهره گیری از نظریات منتقدین ساختارگرا با کمینه سازی و روایت شناسی داستان سیاوش به دستور روایی و ژرف ساخت بنیادین این کهن الگو دست پیدا کنیم. بر طبق نتایج به دست آمده، داستان سی...

15 صفحه اول

بررسی روان‌شناختی داستان سیاوش

     این نوشتار، با بهره­گیری از نظریه­های زیگموند فروید و کارل یونگ، به بررسی روان­شناختی شخصیت سیاوش در شاهنامة فردوسی می­پردازد؛ سیاوش دوران کودکی خود را در پرتو سرپرستی و آموزش­های رستم، سپری می­کند. با مطالعة ساختار توصیفی روان سیاوش، خصیصه­های اخلاق­مداری و عواطف غایی انسانی در وجود او به وضوح دیده می­شود. این امر شاید از «فراخود» و فعالیت عالی آن در وجود سیاوش نشأت گرفته است، بر خلاف پدر...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 10  issue 34

pages  107- 129

publication date 2014-03-21

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023